پروا و پرواز و پارس و پرخاش (۴۲۵)
یورگن مایر
عصر ما
(حزب کمونیست آلمان)
(۱۱ سپتامبر ۲۰۲۰)
برگردان
شین میم شین
در زباله دانی تاریخ
ادامه
کارل اوتو اشمیت
(۱۹۰۴ ـ ۱۹۷۷)
نویسنده آلمانی و از فعالان جنبش روح جدید
کارل اوتو اشمیت
نیچه را در گالری اجداد ناسیونال ـ سوسیالیسم به نمایش گذاشت.
«پیشوائیت (پیشواپرستی) که نیچه آرزو داشت،
در
ناسیونال ـ سوسیالیسم
به
لحاظ سیاسی
جامه عمل میپوشد
و
در
روح نوین
به
لحاظ روحی
واقعیت مییابد.
«فرمانروایان نوین» و «فلاسفه نوین»
که
نیچه
فرامیخواند،
در اینجا پا به صحنه مینهند.»
اینکه مرتب نام نیچه به میان میآید،
دال بر دوام کماکان حاکمیت امپریالیستی است.
ولفگانگ هریش
(۱۹۲۳ ـ ۱۹۹۵)
فیلسوف، خبرنگار و روشنفکر مارکسیست آلمان دموکراتیک
مؤلف آثار بیشمار
ولفگانگ هریش
دست به ریشه قضیه میبرد:
«جامعه زمانی که نظرات زبالههایش را به درجه معیاری برای آموزش و پروش عمومیارتقا دهد،
به
لحاظ فرهنگی
به
اسفل السافلین
سقوط میکند.
خودداری از نقل قول از زبالهها
را
باید جزو قواعد اساسی بهداشت روح محسوب داشت.
برای سمتگیری در دنیای کنونی و آتی
فسادانگیزتر از درس گیری از زباله وجود ندارد.»
پایان
رضا مقصدی
ما کُشته میشویم به یک آهِ آینه.
ما کُشته میشویم به یک بُغضِ آفتاب.
ما کُشته میشویم به داغِ بلندِ باغ.
اما
همواره زندهایم به یک آرزوی سبز.
همواره زندهایم به یک عشقِ سربلند.
همواره زندهایم به پیغامِ روز وُ رود.
خورشید، بر کرانهی ما خیمه بسته است.
هرچند باغِ خانهی ما دلشکسته است
جامیبه سربلندیِ مهتاب، میزنیم.
تا خاک را «نویدِ» خوشآهنگِ رنگها ست
زیباترین ترانهی ما شعرِبرگها ست.
شادا که رنج ما
فریاد را به خانهی بیداد، بُرده است.
ای آسمانِ صُبحدمِ روزگارِ سرد،
با ما بخوان، ترانهی خونینِ درد را.
ای ریسمانِ تَنگِ فروبسته بر گلو،
با ارغوانِ ما
از آخرین دقایقِ آن «پهلوان» بگو!
پایان
میم حجری
۱۹۶
سنگ سخنگو
شهادت ميدهم که خرتر از اون جماعتی که در ایران به پشتیبانی از جمهوری آذربایجان، علیه فارسها شعار دادن،وجود ندارد
سگ سخن جو
در خریت پانیستها از هر نوع و قسم و رقم
تردیدی نیست.
پانیستها
دشمن هر ملت دیگری اند.
پانیسم فرمیاز فاشیسم است و فاشیسم همشیره فوندامنتالیسم (خمینیسم و طالبانیسم و داعشیسم ...) است.
برای فوندامنتالیسم شیعی
هم
هر پیرو هر مذهب و دین و آیینی و حتی هر بی دینی
دشمن مطلق محسوب میشود
که
اگر دستش برسد باید بکشد.
پان ترکیسم
فقط فارس ستیز نیست.
کردستیز هم است.
ارمنی ستیز هم است.
ارامنه را در فاصله دو جنگ جهانی
در
ترکیه عثمانی
قتل عام کرده اند.
به همان سان که فاشیسم
یهودیها را در اروپا قتل عام کرده است.
۱۹۷
سنگ سخنگو
کسی که بتونه تو عصبانیت و لجبازیهای من کنارم باشه،
تا ابد کنارشم
سگ سخن جو
هر گز نگو:
«تا ابد»
آدم
آدم
است.
آدم
چه بسا
توان تحمل خویشتن خویش را حتی ندارد
چه رسد به تحمل ابدی این و آن.
ضمنا
سعی کن خودت را سانترالیزه نکنی.
همنوعانت
را
بدان سان ارزیابی کن
که
واقعا هستند
و
نه
بسته به رقصیدن شان به ساز هوا و هوس تو.
۱۹۸
سنگ سخنگو
بعضیها شما رو آدم حساب نمیکنن، خیارشور حسابتون میکنن. اینطوری که هی میرن دور میزنن میان شما رو این رو اون رو میکنن که یه وقت نگندید و روز مبادا به کارشون بیایید. سعی کنید خیارشور زندگی هیچآدمینباشید.
سگ سخن جو
زنده باد.
تشبیه خیلی رسایی است.
اصولا
نباید از کسی انتظاری داشت.
بهترین دوست هر کس در آیینه است.
۱۹۹
سنگ سخنگو
دانی که چیست دولت؟
سگ سخن جو
دولت
چماق طبقه حاکمه برای سرکوب توده است.
دولت
زمانی تشکیل شد
که
جامعه به طبقات اجتماعی آشتی ناپذیر تقسیم شد.
در جامعه کمونیستی اولیه
دولت
وجود نداشت.
برای اینکه طبقات اجتماعی وجود نداشتند.
۲۰۰
سنگ سخنگو
اون دخترایی که عاشقِ کونِ پسرا هستن و هر ماه ازش فیواستار در میارن در جریانن که کونِ پسرا جز پشم هیچ جذابیتِ خاصِ دیگهای نداره یا بیشتر توضیح بدم
سگ سخن جو
آره.
در
آلمان
زنان
خیلی از سیاستمداران را به خاطر باسن گنده شان
انتخاب میکنند.
دختر جوان ایرانی
شده زن یوشکا فیشر که ۵۰ سال مسن تر از خود او ست
و
به
خاطر باسنش
وزیر امور خارجه آلمان شده بود
و
اجامر جماران
دهها هزار دلار
میدادند تا برود و برای شان موعظه کند.
علمای خود
را
پیشایپش
زجر کش کرده بودند
و
در راه خدا
جلوی درندگان خاوران افکنده بودند.
ادامه دارد.
شین میم شین
نه
اندیشه مادرزاد وجود دارد
و
نه
اندیشیدن مادر زادی.
اندیشیدن
را
باید مثل هرعلم،
در روندی دشوار فراگرفت.
شیخ سعدی
(۱۱۸۴ ـ ۱۲۸۳ و یا ۱۲۹۱)
(دکتر حسین رزمجو: بوستان سعدی، ص ۳۲)
حکایت دهم
۱
که فردا به داور، بود خسروی
گدائی، که پیشت نیرزد جوئی
چو خواهی که فردا به وی مهتری
مکن دشمن خویشتن کهتری
معنی تحت الفظی:
اگر دلت میخواهد که در روز محشر برتر از او باشی،
کوچکتر از خود را دشمن خود مکن.
در این حکایت سعدی
از
هومانیسم فئودالی
پرده برمیافتد:
علت و دلیل بشردوستی فئودالی
بتون ریزی ذلت توده ای
است:
تضمین ذلت دنیوی و اخروی توده
است.
اگر خطر آن نرود که گدایی در روز محشر خسروی و شاهی گدایی شود،
دلیلی برای بشردوستی باقی نمیماند.
سعدی
در این بیت شعر
از سوئی،
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به
شکل دیالک تیک (۱) بسط و تعمیم میدهد
و
از
سوی دیگر
دیالک تیک (۲) را به شکل دیالک تیک مدارا و حفظ حاکمیت.
جواب
سعدی
در این بیت شعر
از سوئی،
دیالک تیک طبقه حاکمه و توده
را
به
شکل دیالک تیک (مهتر و کهتر) بسط و تعمیم میدهد
و
از
سوی دیگر
دیالک تیک (وسیله و آماج)
را
به
شکل دیالک تیک مدارا و حفظ حاکمیت.
اگر طبقه حاکمه (مهتر) میخواهد که حاکمیتش (مهتری اش) بر توده مولد و زحمتکش مستمر باشد و فقط به حال حاضر محدود نشود (آماج)، بهتر است که کهتر را دشمن خود نسازد (وسیله).
اگر کسی قصد آشنائی دقیقتر با مکتب (۳) را دارد،
احتیاجی به ویلیام جیمز و ایدئولوگهای امپریالیستی ندارد.
او میتواند به سعدی مراجعه کند.
جواب
اگر کسی قصد آشنائی دقیقتر با مکتب (پراگماتیسم) را دارد،
احتیاجی به ویلیام جیمز و ایدئولوگهای امپریالیستی ندارد.
او میتواند به سعدی مراجعه کند.
سعدی
برای تشویق مخاطبین خود به عمل خیر، موازین (۴) را مو به مو به خدمت میگیرد و اشاعه میدهد و زهر ایدئولوژیکی اندیشههای سعدی در همین شیوه تفکر نیز نهان شده است.
جواب
سعدی
برای تشویق مخاطبین خود به عمل خیر موازین (پراگماتیستی) را مو به مو به خدمت میگیرد و اشاعه میدهد و زهر ایدئولوژیکی اندیشههای سعدی در همین شیوه تفکر نیز نهان شده است.
سعدی
از خواننده اشعار خود،
آشغالی کوته نظر میسازد که جز منافع فردی خویش
قطب نمای عملی و فکری ندارد.
اگر پادشاه دلش نخواهد که فردا هم بر کهتران فعلی مهتری کند، میتواند مثل هیتلر در آخرین لحظههای حیات، سلاح به دست کودکان کودکستانها نهد و به میدان بفرستد.
اگر میخواهی که فردا هم ارباب رعایا، بندهها، نوکرها، کلفتها، غلامان و غیره باشی، از تبدیل کردن آنها به دشمن خود خودداری کن.
این جوهر (۵) فئودالی کشکی سعدی است.
جواب
این جوهر (هومانیسم) فئودالی کشکی سعدی است.
شعری
که
سعدی
یک سال بعد تحت عنوان «بنی آدم اعضای یکدیگرند» خواهد سرود،
فقط میتواند خصلت تصادفی و یکباره داشته باشد.
ادامه دارد.
میم حجری
۱۹۱
سنگ سخنگو
دکتر میگه هپی با هپینس فرق میکنه،
هپینس یه مهارته که تو نداری
ولی هپی باش.
آخه نباشی میخوای چیکار کنی؟
سگ سخن جو
نزد خر پزشک رفتهای که دستور زبان (گرامر) نمیداند.
هپی = شاد = صفت
ماهروی هپی
هپینس = شادی = اسم
طفلی به نام شادی (هپینس)
دیری است گم شده است
با چشمهای روشن براق
با گیسویی بلند به بالای آرزو
هرکس از او نشانی دارد
ما را کند خبر
این هم نشان ما:
یک سو خلیج فارس
سوی دگر خزر
محمدرضا شفیعی کدکنی
۱۹۲
سنگ سخنگو
یه بدبختیای که دارم اینهکه اطرافیانم متوجه شغل و تخصص من (مهندسی) نیستن،
خب چرا برام آگهی شغل تایپیست میفرستین؟
مگه من تایپیستم آخه
سگ سخن جو
مهندس جان
طویله که حساب و کتاب ندارد.
مگه سید علی خامنهای و جنتی جذامیو تمساح یزدی و غیره
سیاستمدار بوده اند
که به اشان آگهی رهبری و نخبگی و نگهبانی و غیره
طویله را فرستاده اند؟
۱۹۳
سنگ سخنگو
با دوربین ۴۰ مگا پیکسلی از عن هم عکس بگیری شبیه نوتلا میشه اینقدر نگو مدلم
سگ سخن جو
دقیقا.
علاوه بر این
موضوع عکس
را
هم
مانی پولیزه میتوان کرد
و
بعد ازش عکس گرفت.
یعنی از کسی و یا چیز واحدی میتوان عکسهای مطلقا متضاد گرفت.
ضمنا
خود عکاس هم نقش مهمیبه عهده دارد.
عکاسان
محیط خود را به طرز دیگری استنباط میکنند.
عکاسی
فرمیاز هنر است.
۱۹۴
سنگ سخنگو
واقعاً دلم میخواد بهش فکر نکنم. خدایا کمکم کن.
سگ سخن جو
چرا؟
میتوانی به هر چه دلت خواست بیندیشی.
بهتر است که کتبی بیندیشی
مثل ما
یعنی افکارت را بنوسی
۱۹۵
سنگ سخنگو
این جمله بابام که میگفت واسه شناخت ادما نگاه کن رفتارشون با ادمایی که واسه طرف سودی نداره چه جوریه و اگه با اونا هم با احترام و ادب رفتار میکنه اون ادم با شخصیته خیلی سر لوحه زندگیمه
سگ سخن جو
شخصیت
ربط تعیین کنندهای به رفتار کسی با این و آن ندارد.
اشراف فئودال و روحانی
افراد بی شخصیتی اند
ولی در رفتار با این و آن خیلی مؤدبند.
آنها
نسبت به همه چیز بی تفاوتند.
فرقی برای شان ندارد که حریف مبلغ حقیقت است و یا دروغ.
شخصیت
در
دیالک تیک شعور و شخصیت
وجود دارد.
بی شعور
نمیتواند با شخصیت باشد.
مثال:
سیدعلی مدعی است که کرونا توطئه اجنه است.
این ادعای او دال بر بیشعوری او ست.
به
همین دلیل
ضمنا
دال بر بی شخصیتی او
ست.
پیش شرط شخصیت مندی
شعورمندی است
و
پیش شرط شعورمندی
حقیقت پرستی
(صداقت علمیو انقلابی)
است.
ادامه دارد.
یورگن مایر
عصر ما
(حزب کمونیست آلمان)
(۱۱ سپتامبر ۲۰۲۰)
برگردان
شین میم شین
در زباله دانی تاریخ
نیچه اصول اریستوکراتیکی (فئودالی ـ اشرافی) و ضد دموکراتیکی خود
را
در
قالب واژههایی میریزد
که
در
نگاه سرسری
طنین انقلابی دارند:
نیچه از واژههای «پیشرفت»، «شرایط بهتر» و «فرهنگ نوین» بهره برمیگیرد.
اما
منظور او از «فرهنگ نوین»،
امحای «فرهنگ قدیم»
است.
منظور نیچه
امحای فرهنگی است که با دموکراسی و اخلاق پیوند دارد.
«فرهنگ نوین» نیچه در صدد آن است
که
کل کره ارض
را
بر وفق مراد ابربشر،
به
طرز «اقتصادی اداره کند.»
از آنجمله اند نخبگان و یا به زبان امروزی حاملین کارآیی
که
باید
به
فوت و فن و ترفند استفاده از «نیروهای انسانها» تسلط داشنه باشند،
تا آنها را به نیت تحت سلطه قرار دادن،
به جان همدیگر بیندازند.
مدیران مدرن
«فرهنگ نوین» نیچه
را
میزیند.
شعار «امریکا فیرست» (امریکا در وهله اول)
فلسفه عملی نیچه است.
سنت آلمانی نیچه
در
کلیه احزاب آلمان آلمان
از آ اف دی (حزب الترناتیو نئوفاشیستی آلمان) تا حزب چپ آلمان
مؤثر است.
الفرد بویملر وهایدگر
(۱۸۸۷ ـ ۱۹۶۸)
فیلسوف و پداگوگ آلمانی
که
در تربیت جوانان در آلمان نازی
نقش تعیین کنندهای به عهده داشت.
الفرد بویملر
مینویسد:
«وقتی ما جوانان
«هایل هیتلر»
(سلام علیکم در زمان سیطره فاشیسم بر آلمان)
میگوییم،
همزمانهایل نیچه میگوییم.
(به فریدریش نیچه درود میفرستیم.)
ادامه دارد.
تعداد صفحات : 0